بوی بارون ..عطر یاس
از دیروز یاد بگیر...برای امروز زندگی کن ...و به فردا امید داشته باش.
بوی بارون ..عطر یاس
از دیروز یاد بگیر...برای امروز زندگی کن ...و به فردا امید داشته باش.پیوندها
- پرژین
- رافائل
- آشتی
- پروا_نه!
- یک روز نو
- میم سینا
- بدون ویرایش
- روزهای سینا
- Monparnass
- عاشقانه آرام
- بدون ویرایش2
- سنگ و شیشه
- روزنوشتهای من
- از کیمیای مهر تو
- کاغذ پاره های من
- من بدنبال آرامشم
- قلعه ای در آسمان
- من و تنهایی و امید
- خاطرات معلم کوچولو
- یک خورشید درخشان
- دل نوشته های مهربانو
- لطفا با کفش وارد نشوید
- Embarrassingly Parallel
- یه زن فکر کنم خوشبخت
- بازگشت به سرزمین محبوبم
- بهانه های کوچک خوشبختی
- زندگی در خیابان بیست و چهارم
- خاطرات من بعنوان مادر و همسر
- یه مامان که نمیخواد فقط مامان باشه
- خونه احساسات یه خانم اسفند ماهی
- طیبه و پاک ترین احساساتش برای " نیکان"
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- بهمن 1403 3
- دی 1403 2
- آبان 1403 1
- مرداد 1403 1
- خرداد 1403 4
- بهمن 1402 1
- آذر 1402 1
- مهر 1402 1
- شهریور 1402 2
- تیر 1402 1
- خرداد 1402 1
- فروردین 1402 1
- بهمن 1401 1
- آبان 1401 1
- شهریور 1401 1
- تیر 1401 1
- خرداد 1401 2
- فروردین 1401 1
- اسفند 1400 1
- بهمن 1400 2
- دی 1400 3
- آذر 1400 2
- آبان 1400 2
- مرداد 1400 2
- خرداد 1400 2
- اردیبهشت 1400 1
- فروردین 1400 4
- اسفند 1399 11
- بهمن 1399 6
- دی 1399 7
- آذر 1399 5
جستجو
آمار : 166247 بازدید
Powered by Blogsky
چطوری؟ خوبی؟...
کم سرمایه ای نیست .. !
داشتن آدمهایی که حالت رابپرسند ...!
ولـــــی ... .
از آن بهتر داشتن آدمهاییست ...
که وقتی حالت را میپرسند ...
بتوانـــی بگویی:
خـــــوب نیستم ...
یاسی
چهارشنبه 23 خرداد 1403 ساعت 08:10
و از آن بهتر آدمهایی که بتوانی بدون نگرانی از قضاوت شدن و نصیحت و ملامت،دردت را بگویی و بگذری....
راست میگی شادی جان....این روزا اصلا نمیشه با هر کسی درد دل کرد ..سریع قضاوتت میکنن و تازه بدهکارشون هم میشی....
چقدر خوبه که بازم می نویسید
سپاسگزارم بیتا جان..
مرسی که بهم سر میزنی...
"از آن بهتر داشتن آدمهاییست ...
که وقتی حالت را میپرسند ...
بتوانـــی بگویی:
خـــــوب نیستم ... "
گاهی سر صبح وقتی میرم سر کار
در جواب بعضی از همکاران که میگن :
چطوری ؟ خوبی ؟
میگم : نه !!!
طرف قیافه اش طوری میشه که انگار یه چکش خورده توی سرش !!!
بعضی هاشون میپرسن :
چرا ؟!!!
من هم میگم : نمیدونم چرا ولی خوب نیستم
و هر کدوم راه خودمون رو پی می گیریم ...
پیدا کردن کسی که حاضر باشه اون روی درد دار ما رو ببینه آسون نیست
شاید برای همینه که اکثر وبلاگها پر هستن از نک و نال
چون لااقل آشنایان مجازی
توجه و ابراز همدردی می کنن
و احیانا راه حلهایی رو که به ذهنشون میرسه میگن
اون هم بدون چشمداشت و یا توقع جبران
چیزی که در دنیای واقعی ممکن نیست
در دنیای واقعی
اگر چیزی بگیری
باید چیزی بدی
وگرنه رابطه
از هر نوع که هست
پایدار نمی مونه
پ.ن :
یاسی
گوش شیطون کر
خودتی که داری می نویسی
یا
یه ادمین گرفتی که داره بجات می نویسه ؟!!!
دو نوشته در یک ماه !!!
بزنم به چوب !!!
ای خدا...نمینویسم میگه کجایی؟؟ چرا نمینویسی؟؟؟
مینویسم ...میاد گوشه کنایه میزنه میگه خودتی یا ادمین گرفتی؟؟!!
والا راستش به شک افتادم!!!! جدی جدی چه انقلابی در من رخ داده؟؟!! واقعا دو تا پست اونم پشت سرهم از من تنبل خیلی بعیده!!! حق داری تعجب کنی دوست جان...