بوی بارون ..عطر یاس

بوی بارون ..عطر یاس

از دیروز یاد بگیر...برای امروز زندگی کن ...و به فردا امید داشته باش.
بوی بارون ..عطر یاس

بوی بارون ..عطر یاس

از دیروز یاد بگیر...برای امروز زندگی کن ...و به فردا امید داشته باش.

اجاق خوراکپزی (قسمت چهارم)

خلاصه جنگ اغاز شد..شده بودیم 3 تا جناح که مدام توی سر و کله هم میزدیم..خسته تون نکنم..اخرش تونستیم قانعشون کنیم که یه اجاق گاز جدید بفرستن...باز یه هفته گذشت و دیدم صدای نفیر تلفن بلند شد..جه خبره؟؟ هیچی ..از فروشگاه زنگ زدن و یه اقای تعمیرکاری داره میگه کی تشریف دارین که من نزول اجلال کنم برای بازدید و تعمیر اون خوراکپزی که خرابه؟؟!! 

پسرم تقریبا نعره کشید که ای بابا!!! شماها چرا حرف حالیتون نمیشه؟؟!! تعمیرات چیه؟؟ اقاهه درجا گفت ببخشید و تلفن رو قطع کرد...نیمساعت بعد دوباره تماس گرفتن و ضمن عذرخواهی گفتن ببخشین...فراموش کردن که اسم شما رو از لیست نوبت تعمیرات دربیارن!!!! 

اینم از بدبختیای این مملکته که چون همه شیفتی کار میکنن اگر کاری فراموش بشه خیلی راحت میندازن گردن همدیگه!!! در مورد ما هم نفر قبلی یادش رفته بوده که اسم ما رو از لیست انتظار برای تعمیر گاز دربیاره!!! و بدون اینکه خودمون بدونیم برامون وقت تعیین کرده بودن که بیان گاز رو برامون تعمیر کنن...دوباره قصه حسین کرد شبستری رو از همون روز اول تعریف کردیم تا دوزاری طرف افتاد که ما منتظر قدوم مبارک گروه دلیوریشون هستیم جهت اوردن خوراکپزی جدید!!!

خلاصه دردسرتون ندم...تا همین الان که دارم این سطور رو مینویسم هیچ خبری ازشون نیست و دیروز که اخرین تماس رو داشتیم جهت پیگیری فرمودن که: صبور باشین...باید قطعاتش از جای دیگه بیاد ...بهم نصب کنیم ..بعد تازه از ونکوور بفرستیم بیاد..زمان میبره!!!!

یعنی هی زر و زر زنگ نزنین بگین پس چی شد؟؟!! 

دق میارن!!! یه کاری میکنن دفعه دیگه که موارد اینجوری پیش اومد عین یه شهروند خوب و حرف گوش کن.بدون هیچ سر و صدایی...دوباره 1000 دلار ناقابل بذاری جیبت بری یکی دیگه بخری...انقدر هم فشار خونت بالا و پایین نشه!!! عین یو یو...

خداییش از همه بیشتر بمن داره فشار میاد...باید با یه گاز فسقلی اشپزی کنم...اونم این غذاهای سخت و زمانبر ایرانی!!! بچه ها میگن یاسی بیخیال..تو هم بیا و از بیرون  غذا اوردر بده یه مدت...چی میشه مگه؟؟!! 

منم یه پشت چشمی نا زک میکنم و میگم شماها فست فود خورین!!! نوش جونتون...باشد که رستگار شوید!!! 


نظرات 3 + ارسال نظر
نسرین چهارشنبه 17 بهمن 1403 ساعت 10:31 https://yakroozeno.blogsky.com/

صبر ایوب دارید

در جوابت باید بگم هوای اینجا هم به ما ایرانیها بیشتر جوره. بخصوص سیدنی. ملبورن زمستونای سردی داره که البته باز هم نه به سردی شهرهای کانادا

اره والا...از همه ش بهتر اون گوسفندای خوشمزه استرالیایی هستن که اینجا قیمت هر کیلو گوشتشون خدا تومنه!!! خوشبحالتون که اونجا همیشه بساط کباب و منقلتون به راهه...

پروانه جمعه 12 بهمن 1403 ساعت 10:33 https://parvanehenadi.blogsky.com/

اجاق گاز خوب، نصفی از آشپزیه به خدا

گل گفتی بخدا..دقیقا همینه..

monparnass چهارشنبه 10 بهمن 1403 ساعت 13:04 http://monparnass.blogsky.com

عجب داستانی داری یاسی
خدا بهت صبر بده
ما با همه امکانات اگه سه روز متوالی آشپزی با ما باشه
کم میاریم
وای به وقتی که لوازم هم ناقص و غیر کافی باشه
به اصرار خورشید یه آشپزخونه مخفی کوچولو
به خونه اضافه کردیم
چون کوچک و تنگ بود گاز سه شعله براش گرفتیم
اگر بدونی چه عذابیه آشپزی با این گاز کوچک
واسه همین حالت رو می فهمم
امیدوارم تحویل گاز جدیدتون
با سرعت و بدون اتلاف وقت بیشتر انجام بشه .

اخی الهی...ما هم توی اون ویلای شمال یه اشپزخونه مخفی داشتیم که خیلی دنج و گوگولی بود...اشپزخونه جلویی بیشتر بعنوان دکور استفاده میشد چون اوپن بود...هر چی سرخ کردنی و خوراکی بو و برنگدار بود توی اشپزخونه مخفیه تهیه میشد...ای خدا..دلم خیلی تنگ شد براش..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد