بوی بارون ..عطر یاس
از دیروز یاد بگیر...برای امروز زندگی کن ...و به فردا امید داشته باش.
بوی بارون ..عطر یاس
از دیروز یاد بگیر...برای امروز زندگی کن ...و به فردا امید داشته باش.پیوندها
- پرژین
- رافائل
- آشتی
- پروا_نه!
- یک روز نو
- میم سینا
- بدون ویرایش
- روزهای سینا
- Monparnass
- عاشقانه آرام
- سنگ و شیشه
- روزنوشتهای من
- از کیمیای مهر تو
- کاغذ پاره های من
- من بدنبال آرامشم
- قلعه ای در آسمان
- من و تنهایی و امید
- خاطرات معلم کوچولو
- یک خورشید درخشان
- دل نوشته های مهربانو
- لطفا با کفش وارد نشوید
- Embarrassingly Parallel
- یه زن فکر کنم خوشبخت
- بازگشت به سرزمین محبوبم
- بهانه های کوچک خوشبختی
- زندگی در خیابان بیست و چهارم
- خاطرات من بعنوان مادر و همسر
- یه مامان که نمیخواد فقط مامان باشه
- خونه احساسات یه خانم اسفند ماهی
- طیبه و پاک ترین احساساتش برای " نیکان"
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- آذر 1402 1
- مهر 1402 1
- شهریور 1402 2
- تیر 1402 1
- خرداد 1402 1
- فروردین 1402 1
- بهمن 1401 1
- آبان 1401 1
- شهریور 1401 1
- تیر 1401 1
- خرداد 1401 2
- فروردین 1401 1
- اسفند 1400 1
- بهمن 1400 2
- دی 1400 3
- آذر 1400 2
- آبان 1400 2
- مرداد 1400 2
- خرداد 1400 2
- اردیبهشت 1400 1
- فروردین 1400 4
- اسفند 1399 11
- بهمن 1399 6
- دی 1399 7
- آذر 1399 5
جستجو
عقرب زیر قالی....
تا حالا شده به یه نفر که اخیرا مادر شوهرش فوت کرده تسلیت بگین اونم در جواب با یه لبخند به پهنای صورت جواب بده : قربون محبتتون...انشاا...نصیب شما هم بشه...اونوقت اطرافیان با دیدن قیافه هاج و واج مونده شما هی نخودی بخندن و یواشکی بهمدیگه سقلمه بزنن؟؟!!!
امروز همین صحنه رو یا چشمهای خودم دیدم....خدا اخر و عاقبتم رو بخیر کنه که قراره مادر شوهر بشم...اونم نه یه بار....بلکه دوبار...خوب چه میشه کرد؟؟!! خربزه خوردیم باید پای لرزش هم بشینیم دیگه....بقول دوستم که اونم قراره بزودی به جرگه مادرشوهران خوش عاقبت بپیونده ..تا شنید با خنده و شوخی گفت : عقرب زیر قالی....خواستی پسر نزایی!!!
این دیگه اخرش بود...نمردیم و ملقب به عقرب جرار هم شدیم....بازم قربون معرفت همون عروس های. هنوز از راه نرسیده...
بعضی عروسها رفتار خودشون رو نمیبینن و همه چالشها رو به رفتار مادر شوهر نسبت میدن
تا الان که سعی کردم خواهرشوهر خوبی باشیم امید دارم مادر شوهر خوبی هم باشم
کاملا همینطور...بعضیا کورِ خودشونن ولی بینای رفتار دیگرون..انشاا..خدا حفظت کنه که خوبی...
مادر شوهر خوب بودن هنری است که کلید آن اظهار نظر نکردن و پذیرفتن است و این کلید در همه روابط سببی و نسبی موفقیت به همراه دارد. امتحان کنید حتما
هر چقدر هم مادر شوهرش بدجنس بود بازم نباید این حرفو اونم وقتی تازه فوت کرده بود میزد....
بنظرم تسلیت های بقیه تو ذهن این عروس خیلی مضحک بوده
موافقم....ادم نباید هرچیزی رو. به زبون بیاره...این خانم فقط خودش رو بی اعتبار کرد و از چشم بقیه انداخت..
مادر شوهر یه نفر فوت کرده بود ، تازه عروسی که یک هفته هم از عروسیش نمی گذشت به اون شخص می گفت دست راستت زیر سرم !!! معنیش رو هم که خودتون بهتر میدونید ...
بیچاره مادرشوهرا..هر کاری کنن اسمشون بد در رفته...محبتشون رو هم میذارن جای بدجنسی و موذیگریشون!!!
شاید فکر کرده مادر شوهرت رابطۀ خوبی باهات نداره اما اگه منظورش خودت بودی که فقط میتونم بگم این دیگه کی بوده که واسه یه چیزی که هنوز اتفاق نیفتاده و ندیده هم قضاوت کرده!
والا چه عرض کنم نسرین جون؟؟!! دور از جونت بعضیا دیگه خیلی دست و رو شسته هستن!!! بقول مازنیها یه ذره نور توی چشمشون نیست!!!
عجب !!! با داشتن دو تا پسر دلم برای خودم سوخت .
تا این رو نوشتم یاد مادر همسر سابقم افتادم که هنوز هم باهاش در ارتباط هستم و مادر صداش میکنم و اون هم همیشه احترام من رو نگه داشته و در تمام اون سالهای پرتنش هوای من رو داشت . پس بر اساس قانون با هر دست بدی با همون دست پس میگیری من عروس خوبی خواهم داشت و مادرشوهر خوبی برای عروسم خواهم بود.
انشاا...دو تا عروس خوب و مهربون و متعهد مثل خودت نصیبت بشن صفا جان....تو همونطور که عروس خوبی بودی و هستی مطمئنا مادر شوهر ایده الی هم خواهی بود برای عروسهات...
سلام
یا ابالفرز!
حداقل جلو بقیه یه کم حرمت نگه میداشت!
سلام دکتر جان
دیگه چه عرض کنم!!! بعضیا یکهو بدجوری صداقت بخرج میدن!!!!!